آموزش اینترنتی آنلاین گرامر، قوائد و مطالب تمرینات / مترادف، تلفظ و معنی لغات جدید نیو وردز new words و ریدینگ reading کتاب زبان انگلیسی دوم دبیرستان درس 2
آموزش فرق بین no و any
تشابه و فرق بین any ( هیچ مقدار ، هیچ چیز ) و no ( هیچ تعداد ، هیچ چیز )
تشابه بین any و no: هر دو هم قبل از اسمهای قابل شمارش و هم قبل از اسمهای غیر قابل شمارش می آیند.
مثال:
.He has no meat in his plate
.He has no books in his bag
.He has not any meat in his plate
.He has not any books in his bag
فرق بین any و no
فرق میان any و no: any در جملات منفی وسوالی همراه با not می آید اما no جمله را منفی می کند و به not نیازی نیست.
مثال:
من هیچ پولی ندارم. .I have no money
من هیچ پولی ندارم. .I haven’t any money
?Have you any money
باز هم درباره no
باید توجه داشت در این مبحث آنچه ما در باره no می گوییم no یعنی نه در حالت صفت است. بنا براین مقصود آن no که در اول جواب منفی می آید نیست. چون آن no که در اول جوابهای منفی کوتاه یا کامل می آید جنبه قیدی دارد و پس از آن اسم نمی آید و داستان جداگانه ای دارد که مربوط به سال دوم دبیرستان نیست.
اسم صفت
من هیچ کتابی ندارم . I have no books
قید
نه من کتاب ندارم No, I have don’t have books.
تشابه بین و فرق بین Some ( مقداری ، تعدادی )و : any ( هیچ مقدار ، هیچ چیز )
هر دو آنها هم قبل از اسمهای قابل شمارش و هم قبل از اسمهای غیر قابل شمارش می آیند.اما فرق آنها این است که some در جملات مثبت اما any در جملات سوالی و منفی بکار میرود.
مثال:
.I have some books in my bag
.I havent any books in my bag
?Have I any books in my bag
آموزش فرق بین Few ,و , a few
Few , a few هر دو قبل از اسمهای قابل شمارش می آیند ولی فر قشان این است که few جنبه منفی اما a few جنبه مثبت دارد.
آموزش ضمایر ملکی
قبل از پرداختن به ضمایر ملکی بهتر است ابتدا ضمایر فاعلی و مفعولی و نیز صفات ملکی را که قبلاً خواندیم یکبار دیگر مرور کنیم
آموزش ضمایر فاعلی و مفعولی
ضمایر فاعلی عبارتند از:
جمع |
مفرد |
||
ما |
We |
من |
I |
شما |
You |
تو |
You |
|
|
او (مذکر) |
He |
آنها |
They |
او (مؤنث) |
She |
|
|
آن (اشیاء) |
It |
تعریف ضمایر مفعولی :
این ضمایر در جمله به جای مفعول می آیند:
او مرغ را کشت
او آنرا کشت
که اینجا آنرا ضمیر مفعولی است.
ضمای مفعولی کدامند؟
ضمایر مفعولی در انگلیسی عبارتند از :
جمع |
مفرد |
||
به ما – ما را |
us |
به من – مرا |
me |
به شما – شما را |
you |
به تو – تو را |
you |
|
|
به او – او را |
him |
به آنها – آنها را |
them |
به او – او را |
her |
|
|
به آن – آن را |
it |
مثال :
.I see Ali every day
.I see him every day
.I play with the students
.I play with them
تمرین: بجای اسامی زیر هم ضمایر فاعلی و هم ضمایر مفعولی نوشتیم تا رویه این کار را بهتر یاد بگیرید.
ضمایر مفعولی |
ضمایر فاعلی |
اسم |
ضمایر مفعولی |
ضمایر فاعلی |
اسم |
|
|
Book |
|
|
Father |
|
|
Her books |
|
|
Mother |
|
|
Sister |
|
|
My father |
|
|
Ali and I |
|
|
Her father |
|
|
Reza and zahra |
|
|
Their father |
جواب:
ضمایر مفعولی |
ضمایر فاعلی |
اسم |
ضمایر مفعولی |
ضمایر فاعلی |
اسم |
It |
It |
Book |
Him |
He |
Father |
Them |
They |
Her books |
Her |
She |
Mother |
Her |
She |
Sister |
Him |
He |
My father |
Us |
We |
Ali and I |
Him |
He |
Her father |
Them |
They |
Reza and zahra |
Him |
He |
Their father |
توجه :
اگر به مثالهای بالا دقت کرده باشید در موقع نوشتن ضمایر، صفات ملکی (me – his – her , …) نقشی در ضمایر ندارد و ما فقط بجای اسمهای بعد از آنها ضمایر را می نویسیم و خود این صفات ملکی را حذف می کنیم..
Her father => he
در این مثال her مؤنث است، اما مقصود father است که مذکر است یعنی پدر آن زن بطور واضح یک مرد است ، پس ضمیر فاعلی آن he می شود.
هر کس+ I اگر جنبه فاعلی داشته با شد به we اما اگر جنبه مفعولی داشه باشد به us تبدیل می شوند.
آموزش صفات ملکی
صفات ملکی کدامند؟
صفات ملکی عبارتد از:
جمع |
مفرد |
Our |
My |
Your |
Your |
|
His |
Their |
Her |
|
Its |
تعریف صفات ملکی
همانطور که از اسم صفات ملکی بر می آید خودش یک نوع صفت است و قبل از اسم می آید و مالکیت را می رساند و بدون اسم هم بکار نمی رود.
مثال:
This is my book.
Those are her pencils.
مقایسه بین صفات ملکی و ضمایر فاعلی:
|
جمع |
مفرد |
|
||
صفات ملکی |
ضمایر فاعلی |
صفات ملکی |
ضمایر فاعلی |
||
Our |
We |
My |
I |
||
Your |
Your |
Your |
You |
||
|
|
His |
He |
||
Their |
It |
Her |
She |
مقایسه بین ضمایر فاعلی،ضمایر مفعولی و صفات ملکی:
|
صفت ملکی |
ضمیر مفعولی |
|
ضمیر فاعلی |
|
|||
مال من |
My |
به من – مرا |
Me |
من |
I |
|||
مال ما |
Our |
به ما – ما را |
Us |
ما |
We |
|||
مال تو |
Your |
به تو – تو را |
Your |
تو |
You |
|||
مال شما |
Your |
به شما – شما را |
Your |
شما |
You |
|||
مال او |
His |
به او – او را |
Him |
او |
He |
|||
مال او |
Her |
به او – او را |
Her |
او |
She |
|||
مال آن |
Its |
به آن – آن را |
It |
آن |
It |
|||
مال آنها |
Their |
به آنها – آنها را |
Them |
آنها |
They |
تعریف ضمایر ملکی
تعریف ضمایر ملکی: ضمایر ملکی ضمایری هستند که به جای ملکیت می آیند.
مثال:
این خانه من است (خانه مال من است) Thisis my house
این مال من است This is mine.
ضمایر ملکی کدامند؟
ضمایر ملکی عبارتند از:
جمع |
مفرد |
||
مال ما |
ours |
مال من |
mine |
مال شما |
yours |
مال تو |
yours |
|
|
مال او |
his |
مال آنها |
theirs |
مال او |
hers |
|
|
مال آن |
its |
ترجمه، معنی فارسی و تلفظ لغات جدید کتاب زبان انگلیسی سال دوم دبیرستان درس 2 ,new words
|
|
|
a lot all day long aroud both camera centimeter earth everywhere face fall fewer flat get out of go around hers his hold hole inside its knife knowledge like lots of mine navy ours photograph photographer plant life rather rock Russian sailor seem space spaceship steal take a photograph (the) other theirs till understand wide windy would like yours |
الات ال دی لانگ اراوند بوث ک م را سن تی می تر ارث او ری ور فیس فال ف یو ار فلت گت آوت آو گو اراوند هرز هیز هولد همل inside ایتس نایف نالج لایک لاتس آو ماین نی وی آورز فوتوگراف فوتوگرافر پلنت لایف رزر راک راشن سیلر سیم اسپیس اسپیسشیپ استیل تیک ای فوتوگراف ذ آذر ذرز تیل آندرس تند واید ویندی وود لایک یرز
|
زیاد در تمام طول روز دور هر دو دوربین سانتیمتر کره زمین همه جا صورت افتادن کم تر هموار خارج شدن دور زدن ما او مال او نگهداشتن – در دست داشتن چاله داخل مال آن چاقو دانش دوست داشتن _ مانند زیاد مال من - معدن navy مال ما عکس عکاس زندگی گیاهی قدری صخره روسی ملوان بنظر رسیدن فضا سفینه دردیدن عکس گرفتن دیگری مال آن تا فهمیدن پهن طوفانی میل داشتن مال تو |
مترادف انگلیسی لغات جدید سال دوم نظری درس دوم برای دانش آموزان تیز هوش و زبان آموزان آموزشگاهها |
|
many ; much |
lot |
from sunrise till sunset ; from morning to night |
all day long |
all sides of sth |
aroud |
the two ; not only one but also the other ; together |
both |
a thing for taking picture |
camera |
there are 100 centimeters in one meter |
centimeter |
this world ; the planet that we live on |
earth |
in all places ro to all places |
everywhere |
confront |
face |
go down quickly ; drop |
fall |
not more ; less |
fewer |
level (usually for ground) |
flat |
come out of |
get out of |
orbit ; go to all parts of sth |
go around |
sth that belong to her |
hers |
sth that belong to him |
his |
have sth in your hands |
hold |
an empty space in sth (ground) |
hole |
not outside ; in |
inside |
sth that belong to it |
its |
a thing used for cutting |
knife |
understanding ; knowing |
knowledge |
similar ; not different |
like |
many ; much ; a lot of |
lots of |
sth that belong to me |
mine |
the ships and the people that fight at sea in times of war |
navy |
sth that belong to us |
ours |
picture ; photo |
photograph |
the person who take a photo |
photographer |
living like a plant |
plant life |
not quite ; more than a little but not very |
rather |
a very hard and big stone |
rock |
belong to Russia |
Russian |
a man who guide the ship |
sailor |
appear ; look like |
seem |
the place far away outside the earth |
space |
a machine that travels in space |
spaceship |
rob ; take sth that is not yours secretly |
steal |
take a picture |
take a photograph |
not this one but that one |
(the) other |
sth that belong to them |
theirs |
until ; to a certain time |
till |
know ; learn |
understand |
broad ; vast ; not narrow |
wide |
stormy ; not calm |
windy |
a way of asking or saying what sb wants |
would like |
sth that belong to you |
yours |
|
|
|
آموزش لغات پوسینایی درس دو سال دوم دبیرستان
روسی Russian
پدر بزرگم گفت این روسیه روسیاه رو میبینی داره همه دنیا رو کمونیست میکنه. مستر جک گفت پس روسیه میشه روسیا و نوشت روسیه = Russia اما بعدا آنرا راشا می خواند. بعد به بابا بزرگ میگه روسی یعنی اهل روسیه چی می شه. پدر بزرگ فکر کرد او پرسید روسها کجا هستند. جواب داد خوب معلومه دیگه روسی تو روسیه ان و اونجا زندگی مکنند مستر جک گفت پسروسی میشود روسیه ان و نوشت روسی Russian= اما بعدان آنرا راشن تلفظ کرد.
عکس Photo
مستر جک به عکس روی پتو اشاره کرد و گفت شما به این چی می گین؟ پدر بزرگ فکر کرد مقصودش خود پتو است و گفت ما به این می گیم پتو. اون که روشه هم می گیم عکس. مستر جک هم گفت فهمیدم عکس می شه پتو و موقع نوشتن اشتباهاً به جای پ ،ف نوشت و درنتیجه نوشت : عکس = photo بعدها خودشان یک graph هم به آن اظافه کردند که نتیجه آن شد عکس =photograph
چاقو Knife
مادر بزرگ گفت زودتر قیچی بیارید تا ناف بچه رو ببرم. گفتند قیچی دم دست نیست. گفت پس ناف را با چاقو می برم. مستر جک گفت فهمیدم چاقو میشه ناف و با کمی تغییر نوشت چاقو =knife و بصورت نایف تلفظ کرد.
زمین Earth
همسایه ما به پدربزرگم گفت زمینت را شخم نمیزنی ؟ پدر بزرگ گفت من زمین زیاد دارم منظورت کدام زمینه؟ همسایه اش گفت زمین ارث پدریت. مستر جک گفت آها فهمیدم. پس زمین میشهارث و نوشت زمین = Earth
دوربین Camera
پدر بزرگم داشت از یکی از همشهریهای ما عکس می گرفت. آن مرد گفت داری چکار می کنی؟
پدربزرگ توضیح داد دارم عکس تو را می گیرم، یعنی عکست از توی این (اشاره به لنز دوربین) میره تو این (اشاره به دوربین). مرد همشهری گفت: آقا جان چشمت دور بینه خوب نمی بینی این که تنگه من نمی تونم برم این تو، از یه کم راه چطوری برم تو . مستر جک فورا گفت پس کم راه = دوربین و نوشت دوربین = camera